نتایج جستجوی عبارت «حسین ایکاش شلمچه روستای وزیره لشکر المهدی(عج) امامزاده سیدمحمد ۱۳۴۶/۷/۱۳ ۱۳۶۰/۶/۸ ۱۳۶۲/۱۱/۲۵ ۱۳۶۲/۱۲/۲۹ ۱۳۶۵/۳/۱۸کربلای ۵» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید هادی دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد هادي دميري »
هادی آلاله‌ای بود از باغ سرخ شهادت که سال ۱۳۳۴ در مروشکان سرچهان سرود زندگی را در دنیای خاکی زمزمه کرد. دوره ابتدایی را در دبستان چاه سرخ نی‌ریز گذراند. از هادی جز خاطرات نیک در میان دوستان و اطرافیان چیز دیگر در میان نیست. خوش‌رویی و حسن خُلق او زبانزد همگان بوده و هست. در جریان جنگ تحمیلی چندین بار به جبهه اعزام شد و در جبهه‌های مختلفی به مبارزه با دشمن پرداخت. پسردائی هادی می‌گوید: دریکی...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل می‌کند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم‌. بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند‌‌ و بعضی از آنها می‌گفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید‌ و ما را حلال کنید‌. یکی از برادر‌ها به نام آقای حسین راحتی‌ که خیلی شوخ طبع بود‌، گفت: بچه‌ها من از این عملیات بر نمی‌گردم. به او گفتم: چطور فهمیدی‌، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید می‌شوم‌!...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید جهانگیر بنی اسدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
دیر زمانی بود که داغ عشق بر سینه داشت و ندای اناالحق بر لب، برای رسیدن به اوج آسمانها، سبکبال شده بود و دار خود را بر دوش می‌کشید. اوایل تابستان ـ‌6/4/1338ـ در روستای زیبا و خوش آب و هوای لای‌گردوی داراب، در خانه‌ای گِلی، چشمان پاک و بی‌آلایش گُلی به جهان گشوده شد. آقا اصلان ـ پدرش ـ اورا جهانگیر نامید. بعد از ششمین بهار عمرش، ‌همپای سایر دوستان روستایی خود وارد دبستان بنه‌کلاغی شد و بعد از...
بهداری رزمی جنگ از دیدگاه حمید رضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر حمید رضا جمشیدی از سال 1363 به بعد تا پس از جنگ معاونت بهداری رزمی جنوب که می‌توان گفت بهداری رزمی جنگ محسوب می شد‌، را به عهده داشتند1. در رابطه با نحوه درمان مجروحین و تدابیر و اقداماتی که در این زمینه در طول جنگ پیش بینی شده بود‌، اطلاعات موثق و زیادی دارند‌. پزشکان‌، پیراپزشکان و امدادگران جمعی بهداری رزمی جنگ بحق خدمات بسیار ارزنده و شایانی را در طول جنگ به رزمندگان خصوصا"...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفت‌سین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نی‌ریز چون نگینی گران‌بها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاه‌که گام‌های مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید عنایت الله رمضانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
بیا به شهر عشق برویم، آنجا که خداوند شهیدان عنایت‌ ویژه بر عاشقانش دارد. آنجا که حسین(ع) است، عباس(ع) است، علی‌اکبر(ع) است و عنایت‌الله. عنایت‌الله رمضانی فرزند محمد‌علی، در خانواده‌ای متدین و مذهبی در سال 1338 در شهر آباده طشک دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه هجرت و راهنمایی را در ابن‌سینا و دوره متوسطه را دو سال در نی‌ریز و دو سال در شیراز سپری و موفق به اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) شد....
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
بسم الله الرحمن الرحیم از اینکه چند روزی زیاد شوق نوشتن دارم لکن التهابات و شوق و اشتیاق و بعضی اوقات وسوسه‌های شیطان که خداوند لعنتش کند (که پناه می‌برم به خدا) نمی‌گذارد که چیزی بنویسم. دارم دق می‌کنم. دوست دارم حرفهای بسیاری که با برادران عزیزم در سپاه دارم و داشته‌ام را بزنم. دوست دارم که با آنها مثل همیشه درد دل کنم. اینکه مدت زیادی، نزدیک چهار سال آزار و اذیتشان کرده‌ام و شاید دلخوری و غیبت...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید جلیل ماجدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جليل ماجدي »
بسم الله الرحمن الرحیم الذین صبروا و علی ربهم یتوکّلون.۱ مؤمنین آن‌هایند که صبر می‌کنند و توکلشان به خداست. با سلام بر منجی عالم بشریت و با سلام بر رهبر کبیر انقلاب و با سلام بر شهدای به خون خفته اسلام از صدر اسلام تا کنون. با سلام بر خانواده‌های محترمشان که اینچنین عزیزانی تربیت نموده و تقدیم راه خدا نموده‌اند. با سلام بر معلولین و مجروحین جنگ تحمیلی که هر یک با نثار عضوی از بدن خویش از اسلام پاسداری...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
شهر امروز پرازسرو وگل ویاسمن است مجلس یاد شهیدان مشبک بدن اسـت شهر نی ریز نگرغرق گل و لاله دگر آمده هرچه شقایق که تو بینی زسفر نیست این لاله و این نسترن وسرو سـمن هریکی تازه جوانی همگی سیم بدن کرده در راه خدا با همه ایثار قیام کرده پیمان گران رابر محبوب تمام آن یکی قاسم گلچین ودگر دهقانپور پورزین ا لعابدین را که ببینی به حضور همه یاران خدا وهمه ایثارگران بهر پیروزی حق درره...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پشیمان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
پشیمانم از این بیگانگی با تو پریشانم، پریشانم زدست خود برای تو کنون وامانده از هر جا بسویت آمدم تنها قبولم کن گنهگارم این ننگ است برای تو گلویم خسته از فریادهای مستی دیشب دو پایم خسته از رفتن زسوی تو چو مرغ شب در این شبها بسی من ناله کردم تا که جویم راه سوی تو همه مغزم پر از افکار پوچ و هوس آلود همه برداشتم من منتظر بر قصه‌های تو ندای بلبل مستی شنیدن اندرون باغ منم با بلبلان همسان شوم با گفتگوی تو افق با خون...